0
به نظر من تعریف ترانه، غزل، قصیده، رباعی کاملا مشخصه و نیازی به اینجور تاپیکها نیست تو نت پره از سبک شناسی و ساختار،هر کسی هم نظر خودشو داره، این عقیدهٔ منه و نظر دوستان محترمه، ولی ترانه سرایی که این روزا بحثش داغه و خیلی دنبال ترانه میرن تا سبکهای دیگه چون فکر میکنن سرایش ترانه کار اسونیه که به نظرم اصلا اینطور نیست، خیلی از ترانه سراهای مشهور ما تو خونشونه ترانه گفتن، مثله جنتی عطایی که پیشینهٔ تئاتری داره، شهیار قنبری که واقعا ترانه هاش آوانگارد و خاصه یهو ظهور میکنه با همون چن ترانه یی که ابتدای کارش مینویسه که خوانندهها در اون زمان دوست نداشتن کاراشو بخونن که بعدها همون ترانهها شده هیت، یا نمونههای شاخص امروزی و معاصر مثل بابک صحرایی یا روزبه بمانی، ترانه بیشتر یه حسه توام با نبوغ چینش واژهها، کلمات بسیار سادهٔ امروزی که عامه پسند باشه، سادهگی لحن و ساختاره روایتی اثر که بتونه به مدت کمتر از ۵ دقیقه مفهوم یا روایت یک زندگی، اتفاق یا واقعه رو بتونه به بهترین شکل ممکن بگه
علاقه مندي ها (Bookmarks)